چگونه يك قصه گو شويم؟

 قصه ي كودكانه گويي يك بازي است، هنگامي كه با عروسك ها بازي مي كنيد، وانمود مي كنيد كه آن ها سخن مي گويند، راه مي روند و فعاليت مي كنند.

هنگام بازي، ممكن است كه داستان جنگ بين سربازان را روايت كنيد،‌ يا رويدادي را در يك ميهماني چاي بازي كنيد و يا اين كه در زمان و مكان به حركت درآييد و به سوي ماجراجويي هاي دور و دراز برويد.  

هنگام بازي كردن، نيازي به آغاز، ميانه و پايان نداريد. تنها چيزي كه براي اين كار نياز داريد، اين است كه حركت كنيد و به جاي شخصيت هاي قصه حرف بزنيد و خودتان را به جاي آن ها قرار دهيد.

اما هنگامي كه قصه هاي كودكانه مي گوييد و مخاطباني داريد، بايد از خط داستاني مشخصي پيروي كنيد كه آغاز، ميانه و پايان داشته باشد. هنگام قصه گفتن، از جزئيات رفتارهاي شخصيت ها، از ديدن و شنيدن، چشيدن، بوييدن و لمس كردن چشم پوشي نمي كنيد. شما بايد با ابزار واژه ها، صحنه، زمان و احساسات جاري در قصه را مانند يك تابلو پيش چشمان شنونده ها نقاشي كنيد و جان ببخشيد. 

شما به عنوان يك قصه گو بايد اجازه دهيد تا واژه هاي قصه، بر لحن و شيوه حركات شما اثر بگذارد. گويي كه در آن لحظه در ميان ماجراي داستان كودكانه  ايستاده ايد و در همان فضا قرار داريد. قصه گو به هيئت تك تك شخصيت هاي قصه درمي آيد و شنونده به تماشاي بازي او با واژه ها مي نشيند. 

قصه گويي يعني با زبان و شيوه قصه گويي ويژه خود، در درون قصه قرار بگيريد. تلاش نكنيد كه از صدا يا حركات و رفتار يك قصه گوي ديگر تقليد كنيد. برخي از قصه گو ها عادت دارند كه صاف و بي حركت بايستند. برخي ديگر هنگام قصه گويي مدام حركت مي كنند. برخي  صداهاي خنده دار را چاشني قصه مي كنند و برخي ديگر با زبان و لحن ساده خود قصه مي گويند. مهم اين است كه  خودتان باشيد و اجازه دهيد تا فضاي داستان، شما را به بازي و واكنش برانگيزاند. 

  • نخستين گام براي اين كه قصه تان را تعريف كنيد اين است كه آن را بنويسيد. ايده و طرح قصه مي تواند از يك قصه قومي قديمي گرفته شده باشد و يا اين كه هر منبع ديگري داشته باشد. مهم اين است كه شما آن را به زبان خودتان بنويسيد و سپس آن را به زبان و با شيوه هاي حركت و بيان خودتان تعريف كنيد. 
  • براي گفتن يك قصه، روش هاي بسياري وجود دارد. مي توانيد قصه را به عنوان نمايشي در نظر بگيريد كه مي توانيد به جاي همه شخصيت هاي آن قرار بگيريد و واژه ها كه ابزار شما هستند، مي توانند همزمان كه داستان را پيش مي برند، صدا ها را توليد كنند، منظره ها، طعم ها و رايحه ها را بيافرينند و احساساتي را كه در قصه جريان دارد بيان كنند. هنگامي كه قصه مي گوييد بايد بتوانيد خود را در ميان ماجرا و شخصيت هاي آن تصور كنيد، درست مانند بازي در يك تئاتر. 

تمرين: يك قصه قومي محبوب را انتخاب كنيد:

گام۱. از بخش هاي مهم هر صحنه از داستان كه تاثير اساسي در روند آن دارند، يك برگه كوتاه يادداشت تهيه كنيد. اين يادداشت، يك نقشه است كه خط اصلي داستان را به شما يادآوري مي كند، حتي اگر كمي از آن منحرف شويد. در هنگام قصه گويي ممكن است بخواهيد به شاخ و برگ آن بيفزاييد. قصه گوها در طول تاريخ، بارها روايت هاي تازه اي از قصه ها ساخته و پرداخته اند. از افزودن روايت تازه خودتان به اين گنجينه نهراسيد. 

گام ۲. اكنون شروع كنيد به نوشتن نخستين صحنه از قصه خود. به يادداشت خود و خلاقيت خود تكيه كنيد. نوشته خود را در ميان جمع بخوانيد و از ايده هاي ديگران بهره ببريد. شايد تصميم بگيريد تا در ترتيب رويدادهاي صحنه تغيير دهيد يا  در يادداشت خود از نماي كلي صحنه تغييري به وجود آوريد. نگران نشويد، ممكن است پيش از رسيدن به ترتيب مناسب رويدادها در قصه، بارها و بارها يادداشت خود را تغيير دهيد.

هنگام نوشتن يك صحنه تازه از قصه، از خود اين پرسش ها را بكنيد. پاسخ ها، چارچوب صحنه را تشكيل خواهد داد:

  • شخصيت هاي اين صحنه كدامند؟
  • چه ماجرايي اتفاق مي افتد؟
  • گره داستان چرا و چگونه اتفاق مي افتد؟
  • صحنه در كجا و چه زماني اتفاق مي افتد؟
  • آيا مي توانيد منظره هاي صحنه را توصيف كنيد؟
  • چه شخصيت هايي در اين صحنه نقش دارند؟
  • آن ها چه مي كنند؟
  • چرا در راه شخصيت هاي اين صحنه مانع ايجاد مي شود؟
  • چه كسي و چگونه اين مانع را به وجود مي آورد؟

جزئيات ديدني ها، شنيدني ها، چشيدني ها، بو كشيدن ها، طعم ها و لمس كردن ها را در صحنه مورد نظر فهرست كنيد. تصور كنيد كه گفت و گوي بين شخصيت هاي قصه را مي شنويد. 

همزمان گفت و گويي از صحنه را در ذهن تصور كنيد و آن را اجرا كنيد. مي توانيد از كسي به عنوان منشي كمك بگيريد تا همان طور كه شما گفت و گو ها را تصور و اجرا مي كنيد واژه هايي را كه هر يك از شخصيت ها بر زبان مي آورد يادداشت كند. به نوبت به جاي شخصيت هاي مختلف حرف بزنيد و وانمود كنيد كه مانند آن ها رفتار مي كنيد و سخن مي گوييد.

گام سوم. تصور كنيد كه يكي از شخصيت هاي داستان هستيد. اكنون صحنه را از زاويه ديد اين شخصيت بنويسيد. مطمئن شويد كه هيچ چيز را، از ديدن، شنيدن، بوييدن، چشيدن و لمس كردن از دست ندهيد. وانمود كنيد كه شخصيت مورد نظرتان هستيد و قصه را با صداي بلند از زبان او تعريف كنيد. به اين ترتيب مي توانيد با تمام شخصيت هاي قصه تان به خوبي انس بگيريد. 

گام چهارم. اكنون خود را به جاي شنونده ها بگذاريد. با كمك گفت و گوي بين شخصيت ها و روايت قصه از زبان هريك از شخصيت ها، و آن چه خود و دوستان تان نوشته ايد، قصه را با تكيه بر تصويرهاي ذهني خود بارديگر بنويسيد. اكنون قصه را با صداي بلند تعريف كنيد. هنگامي كه به جاي شخصيت هاي داستان حرف مي زنيد خود را آزاد بگذاريد تا مانند آن ها رفتار كنيد و حرف بزنيد. گاهي شما جزئيات صحنه را كه در ذهن خود مجسم كرده ايد براي شنوندگان توصيف مي كنيد. گاهي نيز خود را به جاي شخصيت ها مي گذاريد و احساس آن ها را درك مي كنيد. به خودتان اجازه دهيد تا در ميان ماجراي داستان قرار بگيريد و براي شنوندگان بگوييد كه چه دارد در آن دنيا اتفاق مي افتد. 

تا اين جا شما مي توانيد:

  • قصه خود را انتخاب كنيد
  • يك نماي كلي از قصه تهيه كنيد
  • خلاقيت به خرج دهيد و بنويسيد
  • قصه را اجرا كنيد

اكنون، قصه را بارها و بارها با به كار بردن انواع صدا ها و ژست ها اجرا كنيد. مطمئن شويد كه روند قصه را به خوبي مي دانيد اما نياز نيست كه جريان داستان و گفت و گو ها را به خاطر بسپريد. در اين صورت خط كلي قصه را آن گونه كه تعيين كرده ايد در ذهن داريد و دست خود را براي تغييرات ناچيز آن باز مي گذاريد. 

در هر بار اجرا، بايد اجازه دهيد قصه در شما زندگي كند. به اين ترتيب درمي يابيد كه هر قصه يك تجربه تازه است. يك قصه گوي ماهر، به ويژگي ها و شخصيت هر داستان واكنش نشان مي دهد. قصه گفتن مانند نقاشي كردن با بدن و صدا است. اگر در نقاشي، همه صفحه را با رنگ بپوشانيد زيبايي به دست نمي آوريد و تصويري هم خلق نمي كنيد. در قصه گويي هم اگر بيشتر از اندازه حركت يا صدا كنيد شنونده نمي تواند خط داستان را دنبال كند. اجازه دهيد همه چيز خود به خود پيش رود. 

 براي همه چيز برنامه ريزي نكنيد، در عوض همزمان با آماده شدن براي قصه گويي، خود را رها كنيد و به خودتان اجازه دهيد كه بازي كنيد. خجالت نكشيد. امتحان كنيد. هنگامي كه بارها و بارها قصه را بازگو كرديد، درمي يابيد كه بسياري از لحظه ها و حركت ها خود به خود در اجراهاي مختلف تكرار مي شوند. به احتمال زياد، اين ها حركات و صداهاي مناسب هستند اما با اين حال، ژست هاي تازه و صداهاي جالب و مناسب ديگر هم كم كم پيدا مي شوند و شما بايد اجازه دهيد تا بر روي حركات شما اثر بگذارند. شنونده از ديدن خطركردن شما لذت مي برد. بنابراين، نترسيد و خود را به ميان قصه اندازيد. بگذاريد صداي تان بلند تر و نرم تر شود و قدرت بگيرد. خود را رها كنيد تا تمام بدن تان در اجراي حركات شركت كند. 

همواره به خاطر داشته باشيد نخستين كسي كه از قصه گويي شما لذت مي برد، خودتان هستيد! هنگامي كه از اجراي خود خشنود شديد، آن را براي دوستان و نزديكان تان اجرا كنيد. 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.